نوشتن مقاله در دوره ليسانس

[shahram_sis]

حالا اون دوستمون تا وقته که میخوان جواب بدن . من کارشناسیم 7 تا Paper دارم . دقیقا از کدوم قسمتش براتون توضیح بدم ( 2 تاش ISI هست )

جدا؟!...خوب اول از همه بگید اول وال کاری چطوری خودتون رو برای دادن مقاله اماده کردید؟
موضوعات مقالاتتون رو چظوری پیدا کردید؟
ایا با اساتید کار کردید؟
برای کسانی که اساتید درست و جسابی و پایه در داشنگاه برای دادن مقاله ندارند چه پیشنهادی دارید ؟
و..........
ا

[Radian]

جدا؟!...خوب اول از همه بگید اول وال کاری چطوری خودتون رو برای دادن مقاله اماده کردید؟
موضوعات مقالاتتون رو چظوری پیدا کردید؟
ایا با اساتید کار کردید؟
برای کسانی که اساتید درست و جسابی و پایه در داشنگاه برای دادن مقاله ندارند چه پیشنهادی دارید ؟
و..........
ا

اول از همه باید خودتون رو به اساتید اثبات کنید در کلاس .

من در نیمه ی دوم تحصیلم ( دقیقا در نقطه ی مقابل نیمه ی اولش ) سعی کردم توی کلاس ها دانشجوی تاپی باشم و خودم رو به اساتید نشون بدم .

باید بیخیال اساتیدی بشین که دیدشون به شما خراب شده ! دیگه کاریش نمیشه کرد .

سال پیش همین موقع رفتم سراغ یکی از اساتید با دید مثبت و موضوع رو باهاش در میون گذاشتم ، و ایشون هم خیلی لطف کردن و من رو در یکی از پروژه هاشون سهیم کردن که منجر شد

به چاپ 3 مقاله ( 1 ISI و 1 سمینار داخلی و 1 سمینار خارجی )

بعد هم که رسیدیم به پروژه و دیگه من خودم توی خط بودم . استادم ( که همون استاد قبلی بود ) همه چی رو به خودم سپرد و من چون کاملا به روال کاری آشنا بودم دیگه همه ی کاررها رو

خودم انجام دادم .

در مورد نبود استاد حقیقتا نظری ندارم ، چون تجربه ای در این بابت ندارم . جالب اینجاست که بعد از کاره من ، همه ی دوستانم به تکاپو افتادند که اونها هم مقالاتی به روش مشابه به رشته ی

تحریر در بیارند .

بازم اگر سوالی از جزییات هست بپرسین ، خوشحال میشم کمک کنم .

[Cortex]

پس با این حساب چیزی که من برداشت کردم برای دادن مقاله در لیسانس اینه که خودمون رو یا به دانشجوی ارشد یا به استادی که به یکی نیاز داره بچسبونیم(معرفی کنیم) تا بعد ببینیم چی میشه!...ممنون

[ilcfloran]

پس با این حساب چیزی که من برداشت کردم برای دادن مقاله در لیسانس اینه که خودمون رو یا به دانشجوی ارشد یا به استادی که به یکی نیاز داره بچسبونیم(معرفی کنیم) تا بعد ببینیم چی میشه!...

رفیق ابنطوریام نیست، خیلی از بچه ها هستند که بدون تکیه بر مواردی که شما گفتید Paper دادند. شما اگه زمینه ی کاریتون رو انتخاب کنید با مطالعه چند تا کتاب (در صورت لزوم !!) ، Survey و Paper های پایه ای در اون مبحث تا حدود زیادی با موضوع آشنا می شین و بعد از اون شما به سراغ مقالات و ژورنالهای ریزتر تو اون موضوع می رید. با مطالعه ی جامع و وسیع، شما رو مطلب مسلط می شید و ممکن به مرحله ای برسید که بتونید ایده ی جدیدی بدید و یا بهبودی روی بعضی از کارها بدید. نبود استاد ممکنه تو این مرحله یه کم اذیتتون کنه، جایی که شما بخواهید جنبه های مختلف ایدتون رو بسنجید و یا اونو پیاده سازی کنید و تست کنید.(مشکلی که خیلی از ماها داشتیم و داریم)

اما اگه در انتخاب موضوع دچار مشکل شدید و کسی نیست که کمکتون کنه یا در پروژش ازتون استفاده کنه، یه راهش اینه که شما سایت Research Group های دانشگاه های خارجی رو چک کنید و ببینید اونها تو موضوعات مورد علاقه ی شما رو چه مواردی کار می کنند. این کار شاید بتونه تا حدودی برای انتخاب موضوع بهتون ایده بده.

[sepehr_jun]

من یک راهنمایی از یکی از اساتیدم در رابطه به پیدا کردن ایده خوب گرفتم که حیفم اومد شما رو در جریان نذارم.

خدمتتون عرض کنم استادم فرمودند که فقط مقاله بخونید... وقتی مقاله بخونید بر اساس ایده اون نویسنده یک ایده دیگر دستتون میاد و روی همون ایده کار کنید و موفق میشید.... مثلا در رشته هوافضا مقاله ای خوندید که میخواستند هواپیمای بدون سرنشینی رو مثلا از جنس کامپوزیت بسازن شما این ایده رو بکار بگیرید که اون هواپیما رو به صورت نانو کامپوزیت بسازید... مثال عرض کردم...

من فکر میکنم استادم راهنمایی ارزنده ای کردند.... چون از ایده دو نویسنده دیگه الهام گرفتم...

پس مقاله بخوانید تا ایده به دست بیاورید...

موفق باشید

[Radian]

من یک راهنمایی از یکی از اساتیدم در رابطه به پیدا کردن ایده خوب گرفتم که حیفم اومد شما رو در جریان نذارم.

خدمتتون عرض کنم استادم فرمودند که فقط مقاله بخونید... وقتی مقاله بخونید بر اساس ایده اون نویسنده یک ایده دیگر دستتون میاد و روی همون ایده کار کنید و موفق میشید.... مثلا در رشته هوافضا مقاله ای خوندید که میخواستند هواپیمای بدون سرنشینی رو مثلا از جنس کامپوزیت بسازن شما این ایده رو بکار بگیرید که اون هواپیما رو به صورت نانو کامپوزیت بسازید... مثال عرض کردم...

من فکر میکنم استادم راهنمایی ارزنده ای کردند.... چون از ایده دو نویسنده دیگه الهام گرفتم...

پس مقاله بخوانید تا ایده به دست بیاورید...

موفق باشید

خوب اونکه یک امر پرواضح هست دوست خوبم .

قدم اول ؛ تعریف پروژست . مثلا تاثیر رطوبت محیط بر میزان فاکتور فلان در فلان ! این رو اکیدا باید استاد براتون تعریف کنه ! چون تجربه ای که اون داره رو شما به هیچ وجه نمیتونین از جایی کسب کنبن یا در کتابی بخونین.

دوم : برین به مدت بهش فکر کنین . خیلی آزاد فقط فکر کنین .

قدم بعد تهیه ی Literature review هست . فقط و فقط از مقالات استفاده کنین . مقاله ی خوب دست کم باید 15 تا رفرنس داشته باشه . من تا 30 40 تا هم دیدم .

اصلا نمیشه که از خودتون فی البداهه شروع کنین که . در بهترین حالت کلی Over lap خواهد داشت .

مقالات دیگه به شما امکان میده که در پژوهشتون یک کار Unique انجام بدین .

[Cortex]

خوب اونکه یک امر پرواضح هست دوست خوبم .

قدم اول ؛ تعریف پروژست . مثلا تاثیر رطوبت محیط بر میزان فاکتور فلان در فلان ! این رو اکیدا باید استاد براتون تعریف کنه ! چون تجربه ای که اون داره رو شما به هیچ وجه نمیتونین از جایی کسب کنبن یا در کتابی بخونین.

دوم : برین به مدت بهش فکر کنین . خیلی آزاد فقط فکر کنین .

قدم بعد تهیه ی Literature review هست . فقط و فقط از مقالات استفاده کنین . مقاله ی خوب دست کم باید 15 تا رفرنس داشته باشه . من تا 30 40 تا هم دیدم .
....... .

پس با توجه به سخنان بچه ها می شه اینطوری بحث مقاله در لیسانس رو جمع بندی کرد:
اول اینکه بشینیم تو رشتمون و در زمینه علاقمون مقاله بخونیم(که سوال من از این اینجاست که آیا سواد من امید در دوره لیسانس جوابگوی یک مقاله IEEE الکترونیک و یا قدرت هست؟؟؟ یعنی اصلاً می فهمم چی نوشته؟)
دوم اینکه بعد از اینکه 5-6 تا مقاله خوندیم و یه سری ایده تو مخمون اومد بریم با استادمون در میون بذاریم(که معمولاً همچین استادی گیر نمیاد)
سوم با تایید ایده و گیر اومدن استاد و بالا بودن سطح نسبی سواد باید دست به قلم شد و در حین این Reference از مقالات مربوطه هم باید داد (حداقل 15 تا؛ این یعنی 15 تا مقاله حداقل باید خوند قبلش)
وبقیه شو هم فعلاً نمی دونم!
بسیار ممنون.... تا همینجا هم خیلی کمک کردین

[Radian]

پس با توجه به سخنان بچه ها می شه اینطوری بحث مقاله در لیسانس رو جمع بندی کرد:
اول اینکه بشینیم تو رشتمون و در زمینه علاقمون مقاله بخونیم(که سوال من از این اینجاست که آیا سواد من امید در دوره لیسانس جوابگوی یک مقاله IEEE الکترونیک و یا قدرت هست؟؟؟ یعنی اصلاً می فهمم چی نوشته؟)
دوم اینکه بعد از اینکه 5-6 تا مقاله خوندیم و یه سری ایده تو مخمون اومد بریم با استادمون در میون بذاریم(که معمولاً همچین استادی گیر نمیاد)
سوم با تایید ایده و گیر اومدن استاد و بالا بودن سطح نسبی سواد باید دست به قلم شد و در حین این Reference از مقالات مربوطه هم باید داد (حداقل 15 تا؛ این یعنی 15 تا مقاله حداقل باید خوند قبلش)
وبقیه شو هم فعلاً نمی دونم!
بسیار ممنون.... تا همینجا هم خیلی کمک کردین

به نظر من که واسه یک دانشجوی کارشناسی و به عنوان اولین مقاله ، هنوز زوده که بخواین علایقتون رو بررسی کنین . اولین پروژرو با استناد به جای خالی انتخاب کنین . یعنی ببینین کدوم استادی حاضره باهاتون کار کنه و فرصت رو از دست ندین . بعد شاید به همون موضوع علاقه مند شدین .

برای اولین مقاله مهم فقط درگیر شدن در پروسه هست .

[sepehr_jun]

ممنونم از راهنمایی شما رادیان عزیز

به نظر من که واسه یک دانشجوی کارشناسی و به عنوان اولین مقاله ، هنوز زوده که بخواین علایقتون رو بررسی کنین

ولی رادیان عزیز تو این مورد باهاتون مخالفم... ببینید اگر کسی بخواد برای direct phd اپلای کنه یا مستر با فاند خب باید طبیعتا مقاله ای بدیم متناسب با رشته و علاقه... حالا اگر کسی فقط میخواد مقاله ای داده باشه برای آینده شاید... ضمنا فرصت نوشتن خییلی کم پیش می آید... استادم فرمودند خیلی ها که میخوان برای دکترا اپلای کنن نمیتونن یه مقاله ارائه بدن.. قدر خودتو بدون... ماهم تو بدنمون عروسی شد....

بازم از راهنمایی خوب شما رادیان عزیز متشکرم

[Radian]

ممنونم از راهنمایی شما رادیان عزیز



ولی رادیان عزیز تو این مورد باهاتون مخالفم... ببینید اگر کسی بخواد برای direct phd اپلای کنه یا مستر با فاند خب باید طبیعتا مقاله ای بدیم متناسب با رشته و علاقه... حالا اگر کسی فقط میخواد مقاله ای داده باشه برای آینده شاید... ضمنا فرصت نوشتن خییلی کم پیش می آید... استادم فرمودند خیلی ها که میخوان برای دکترا اپلای کنن نمیتونن یه مقاله ارائه بدن.. قدر خودتو بدون... ماهم تو بدنمون عروسی شد....

بازم از راهنمایی خوب شما رادیان عزیز متشکرم

دوست خوبم من هم اصلا کتمان نمیکنم که علاقه حرف اول و آخر رو میزنه . اما صحبت من اینه که یک دانشجوی کارشناسی ، مخصوصا توی رشته ی من ، هیچ دیدی نسبت به جزییات مباحث نداره که بخواد علاقش رو

استخراج کنه . من خودم به نوبه ی خودم ، روی هر چیزی که خیلی کار کنم و اطلاعاتم بالا بره بهش علاقه مند هم میشه . دست تقدیر بر آن شد که در رشته ی خودم درگیر چدنها و گرافیت ها و نانو بشم .