اگر به عقب بر می گشتید باز هم سوئد را انتخاب می کردید؟

[mohammadmoham]

absolut JA
معلومه که بله.
چون این دوراهی رو قبلا داشتم و از انتخابم پشیمون نیستم
تو بحث شریف و kth بگم که kth یکی از بهترین دانشگاه های صنعتی اروپا هست. تو مقطعی بالاتر از لیسانس دیگه بحث سواد نظری یا تئوری نیست.
برا شفاف شدن یه رتبه بندی کلی از دانشگاه های سوئد میکنم. چون سالهاست زندگی میکنم و یک دید کلی چه از جانب یک الومنی و یک دانشجوی سابق مختصر تجربه ایی دارم
تو سوئد دانشگاه اپسالا بهترین دانشگاهه. اینقدر عالیه که من نتونستم پذیرش بگیرم. خیلیها رو میشناسم نتونستن. لوند دومین دانشگاه پر پرستیژ سوئده. رشته های مهندسی تو این دو دانشگاه یک پله بالاتر هستن از دانشگاه های بعدی.
KTH , چالمرز تو یک رده هستن ولی kth بهترین دانشگاه مهندسی سوئده و بعدش چالمرز. اما فرق این دو. دانشگاه با دانشگه اوپسالا و لوند اینه که تنها مختص مهندسی و فنی هستن. اما بنا به تجربه و گفته ها رشته های مهندسی تو دانشگاه اوپسالا و لوند یک پله بالاتر هستن.
لینشوپینگ به نظر خیلیها و منجمله خودم لیاقت رتبه پنجم رو داره. اومئو تو رتبه ششمه.

این رتبه بندی صرفا بر اساس تجربیات شخصی هست.
مهمترین نکته اینه که تو سوئد هر دانشگاه بر اساس نیاز منطقه ایی که توش قرار داره عمل میکنه. شهرها و منطقه ها به شدت صنعتی هستن و همکاری دانشگاه-صنعت باعث شده هر دانشگاه تو یکی دو زمینه ایی بهترین باشه. مثلا دانشگاهی رو پیدا میکنی که حتی اسمشو نشنیدی ولی میبینی تو یه زمینه ایی بهتر از اوپسالا لوند رویال و چالمرز هست. چیز عجیبی نیست.
اما شریف به نظرم همرده با لینشوپینگه. اما تا سطح لیسانس. امیدوارم باعث دلخوری نشه این حرف. چون وقتی سطح بالاتر از لیسانس میشه به علاوه ی دروس به بازار و صنعت و پیوند این دوتا هم نیاز هست.

[MojMojMojMoj]

متاسفانه بچه های شریف خودشون را تافته جدابافته میدونن، البته بخشی از این مساله، تقصیر اونا نیست. اینقدر توی دانشگاه شریف، روی در و دیوار و کلاسها و ... اساتید دانشگاه و دانشجوهاش را باد میکنند که غرور کاذب پیش میاد. مثلا بچه های دانشگاه تهران که همش یک کم رتبه های پایین تری دارند یا بچه های امیرکبیر اینطوری نیستند.
اما شریفیها شریف را خدا میدونن در صورتیکه خیلی از اونها در داخل خودشون که صحبت میکنن به معایب دانشگاه شریف کاملا واقفند.
اصلا بذارید اینطوری بگم که درسته دانشجویان شریف غالبا درجه یک هستند، اما اینکه بتونیم نتیجه بگیریم که دانشگاهش هم خوبه، نه من مطلقا قبول ندارم. سطح دانشجوهایی که توی یک دانشگاه وارد میشن یک چیزه، و کیفیت خود دانشگاه از منظرهای متفاوت یک چیز دیگه.

در مورد بحث بعد هم اینکه دوستمون درست میگه، به علت نوع حکومت و سیستم اجتماعی حاکم برای اروپا و بخصوص اسکاندیناوی، افراد با سطح علمی بالا به انتظارات خودشون نخواهند رسید و به نظر من هم زندگی بعد از تحصیل در اسکاندیناوی برای آدمهای متوسط به پایین خوبه و آدمهای قوی زجر می کشند، چون در این کشورها فرقی بین افراد قوی و متوسط و ضعیف قائل نیستند و معتقدند که از هر کس به اندازه توانایی خودش باید انتظار داشت. به همین خاطر برتری شما در کار و تحصیل و نخبگی، امتیاز خاصی برای شما برای بعد از فارغ التحصیلی محسوب نمیشه. نکته دیگه هم چرب زبانی و یاد گرفتن زبان و هم کلام و هم فرهنگ شدن با اونها تا شما را در جمع خودشون راه بدند وبتونید پزیشن بگیرید و بقاء داشته باشید یعنی اونها حتی اگر نخبه هم باشید شما را نگه نخواهند داشت مگر اینکه کاملا متناسب با افکار و زیر نظر اونها رفتار کنید و حتی علائق غذایی تون را هم مثل اونها بکنید.

[pitbullirani]

متاسفانه بچه های شریف خودشون را تافته جدابافته میدونن، البته بخشی از این مساله، تقصیر اونا نیست. اینقدر توی دانشگاه شریف، روی در و دیوار و کلاسها و ... اساتید دانشگاه و دانشجوهاش را باد میکنند که غرور کاذب پیش میاد. مثلا بچه های دانشگاه تهران که همش یک کم رتبه های پایین تری دارند یا بچه های امیرکبیر اینطوری نیستند.
اما شریفیها شریف را خدا میدونن در صورتیکه خیلی از اونها در داخل خودشون که صحبت میکنن به معایب دانشگاه شریف کاملا واقفند.
اصلا بذارید اینطوری بگم که درسته دانشجویان شریف غالبا درجه یک هستند، اما اینکه بتونیم نتیجه بگیریم که دانشگاهش هم خوبه، نه من مطلقا قبول ندارم. سطح دانشجوهایی که توی یک دانشگاه وارد میشن یک چیزه، و کیفیت خود دانشگاه از منظرهای متفاوت یک چیز دیگه.

در مورد بحث بعد هم اینکه دوستمون درست میگه، به علت نوع حکومت و سیستم اجتماعی حاکم برای اروپا و بخصوص اسکاندیناوی، افراد با سطح علمی بالا به انتظارات خودشون نخواهند رسید و به نظر من هم زندگی بعد از تحصیل در اسکاندیناوی برای آدمهای متوسط به پایین خوبه و آدمهای قوی زجر می کشند، چون در این کشورها فرقی بین افراد قوی و متوسط و ضعیف قائل نیستند و معتقدند که از هر کس به اندازه توانایی خودش باید انتظار داشت. به همین خاطر برتری شما در کار و تحصیل و نخبگی، امتیاز خاصی برای شما برای بعد از فارغ التحصیلی محسوب نمیشه. نکته دیگه هم چرب زبانی و یاد گرفتن زبان و هم کلام و هم فرهنگ شدن با اونها تا شما را در جمع خودشون راه بدند وبتونید پزیشن بگیرید و بقاء داشته باشید یعنی اونها حتی اگر نخبه هم باشید شما را نگه نخواهند داشت مگر اینکه کاملا متناسب با افکار و زیر نظر اونها رفتار کنید و حتی علائق غذایی تون را هم مثل اونها بکنید.

با تمام این وجود سوئد بهتر از خاورمیانه هستش.
حالا یه سری بریم سوئد رو امتحان کنیم اگه نشد برگردیم ایران یا مهاجرت به کشور ثالث (نه ایران نه سوئد یه کشور دیگه)

[amiriam]

متاسفانه بچه های شریف خودشون را تافته جدابافته میدونن، البته بخشی از این مساله، تقصیر اونا نیست. اینقدر توی دانشگاه شریف، روی در و دیوار و کلاسها و ... اساتید دانشگاه و دانشجوهاش را باد میکنند که غرور کاذب پیش میاد. مثلا بچه های دانشگاه تهران که همش یک کم رتبه های پایین تری دارند یا بچه های امیرکبیر اینطوری نیستند.
اما شریفیها شریف را خدا میدونن در صورتیکه خیلی از اونها در داخل خودشون که صحبت میکنن به معایب دانشگاه شریف کاملا واقفند.
اصلا بذارید اینطوری بگم که درسته دانشجویان شریف غالبا درجه یک هستند، اما اینکه بتونیم نتیجه بگیریم که دانشگاهش هم خوبه، نه من مطلقا قبول ندارم. سطح دانشجوهایی که توی یک دانشگاه وارد میشن یک چیزه، و کیفیت خود دانشگاه از منظرهای متفاوت یک چیز دیگه.

در مورد بحث بعد هم اینکه دوستمون درست میگه، به علت نوع حکومت و سیستم اجتماعی حاکم برای اروپا و بخصوص اسکاندیناوی، افراد با سطح علمی بالا به انتظارات خودشون نخواهند رسید و به نظر من هم زندگی بعد از تحصیل در اسکاندیناوی برای آدمهای متوسط به پایین خوبه و آدمهای قوی زجر می کشند، چون در این کشورها فرقی بین افراد قوی و متوسط و ضعیف قائل نیستند و معتقدند که از هر کس به اندازه توانایی خودش باید انتظار داشت. به همین خاطر برتری شما در کار و تحصیل و نخبگی، امتیاز خاصی برای شما برای بعد از فارغ التحصیلی محسوب نمیشه. نکته دیگه هم چرب زبانی و یاد گرفتن زبان و هم کلام و هم فرهنگ شدن با اونها تا شما را در جمع خودشون راه بدند وبتونید پزیشن بگیرید و بقاء داشته باشید یعنی اونها حتی اگر نخبه هم باشید شما را نگه نخواهند داشت مگر اینکه کاملا متناسب با افکار و زیر نظر اونها رفتار کنید و حتی علائق غذایی تون را هم مثل اونها بکنید.

با سلام و احترام،

من به عنوان یک شریفی عرض میکنم که واقعا اینطور نیست. ما اصلا خودمان را تافته جدا بافته نمی دانیم. اتفاقا خیلی هم این رفتار غیر دوستانه برخی شریفی ها را مذمت می کنیم. من دیدگاه دوست شریفی مان را درک می کنم ایشان خودش را با رفقای خودشان که آمریکا و کانادا رفتن مقایسه می کنند و شرایط آنها به خصوص در رشته های کامپیوتری می سنجند و فکر می کنند که از نظر درآمد، برند و رزومه عقب اند. البته همین الان رفقا من توی آمریکا حسرت شرایط سوئد را دارند. رفت آمد راحت به ایران، امکان آمدن خانواده، بیمه کامل و رایگان، امنیت شغلی بالا، تعادل کار و زندگی، گرفتن PR بعد دکترا همه و همه از خوبی های ساختار اجتماعی سوئد و در کل اسکاندیناوی هست. من اتفاقا همین خصلتی سوئدی ها که امکان رشد به همه طیف آدمی را میده ستایش میکنم و دیدم که این چقدر می تونه ظرفیت های انسان را کشف و شکوفا کنه. البته به افراد با استعداد هم اهمییت میدهند و اینطور نیست که آدم های قوی زجر بکشند. من چه اون وقتی که اوپسالا بودم چه الانی که کارولیسنکام دیدم که برای تصمیم و نظر شما احترام قائل اند و اگر منطقی باهاشون بحث کنی می پذیرند فقط باید نحوه بیان و مشارکت گروهی را بلد باشید.

[MojMojMojMoj]

متاسفانه اکثر شریفیها و نه همه همیشه از همه چیز ناراضی هستن.
بگذریم، اما در مورد اینکه سوئد بهتر از ایرانه کلا شکی نیست. بنده هم گفتم که برای آدمهای خیلی قوی وقتی میبینن که فرقی بین اونها و آدمهای متوسط و ضعیف نیست ناراضی میشن. البته که از یک طرف همه آدمها حق پیشرفت دارند، اما ملاکهای این کشورها مثلا وقتی میخوان فردی را استخدام دائم کنند یا موقت، خیلی مشخص نیست و بیشتر دیدم که آدمهای متوسط اما زبون باز را گرفتند تا یک نخبه.
طبق تجربه بنده پس از سالها تحصیل و زندگی در سوییس، سوئد و دانمارک، باید بگم که سیستم مدیریت اسکاندیناوی بر این اساس هم البته استوار است که اگر در جایی یک یا چند تا آدم خیلی قوی را استخدام کنید، آرامش مجموعه به خاطر عدم توانایی رقابت دیگر اعضا با اون افراد ناخودآگاه بهم میخوره و به این دلیل ترجیح میدن به جای ایجاد فضای رقابتی و استرس زا، از افراد متوسط استفاده کنند.
دلیل دیگش هم اینکه اونها علم مدیریت را خوب بلدن و میدونن که طبیعتا افراد پایینتر کنترل پذیر تر هستن. اما شرایط کشور سوییس متفاوت از اسکاندیناوی هست. همه چیز رقابتیه که البته حسنها و معایب خودش را داره.

[Amirhossein77]

سلام
چرا اینقدر جناح بندی و شریف و غیر شریف می کنید؟!! بیایید نظرات خودتان را اعلام کنید و بذارید بقیه با توجه به آن تصمیم گیری کنند الان پست ها رفته یه سمته دیگه...هرکس در انتخاب تصمیم مختاره.

[alierezabakhsh]

هیچ کشوری جهان سومی مثل ایران اینقدرنمیان خارج، مثلا مصری هرگز نمیاد سوئد، مگر اینکه یکی مثل مریم میرزاخانی نابغه پیدا بشه که برای اون توجیه داره ، اما ایرانیها از خانه دار تا تحصیلکرده میخواهند بیان سوئد. هیچکس هم از خودش نمی پرسه چرا!؟ بیشتر تقلیده،